" هوالحی "استقامت رودخانه دلصخره ای را می شکافدنه به سبب قدرتش بلکهبه دلیل پایداریش ...استعداد ما انتخاب ماست وانتخاب ما استعداد ماستانتهای رفتن همیشه رسیدن نیست اما برای رسیدن باید رفت بخوانید, ...ادامه مطلب
وقتی تو چشمهاش زل زدم، یه لحظه خودم رو دیدم...و ترسیدم!از بخش تاریک وجودم ترسیدم!اون چهرهی قشنگش رو به نمایش گذاشته بودولی...من که میدونستم تو وجودم تاریکی هم هست! بخوانید, ...ادامه مطلب
اگه از یه غریبه که چشم دیدنت رو نداره انتظار محبت داری سخت در اشتباهی!پس بدون...اگه دستت رو تا آرنج عسل کنی بذاری تو دهانش باز هم دستت رو گاز میگیره!یاد بگیر...به آدمها اندازهی مرام و فهم و درکشون محبت کنی!اونها قدر نمیدونن!آدمی که قدرنشناسه، قدر نشناسه!تماممم... بخوانید, ...ادامه مطلب
کمال گرایی...بالاخره دل به دریا زدم و شروع کردم به نوشتن رمان جدیدم. البته هنوز به دریا نرسیدم فعلا در مسیر دریا هستم... چون عمومی نکردم و با کسی به اشتراک نگذاشتم. فعلا دارم می نویسم تا خودم رو راضی , ...ادامه مطلب
آدمیزاد همیشه دنبال اینه که اختیار کارای خودشو داشته باشه! حتی اگه شخصیت یک داستان باشه!عجیب نیست واقعا؟!اینکه آدمی که نمونه ی واقعی نداره و فقط تو تخیل نویسنده ست هم دنبال استقلال باشه!یعنی بگه حرف حرف خودمه، حالا هی نویسنده باید باهاش کلنجار بره تا بالاخره بشه اونی که باید! خدایا عاشقتم... شکرت...دستت رو از پشتم برندار..., ...ادامه مطلب
هیچ می دانی اگر رها شوم چی می شود ...نه ... اینگونه نیست که می پنداری ... من در بند افکار مشوشم محبوسم ... من نه اینم که می بینی ... که این فقط نقابی است ... من ... من آرام پر شور درونم ... همین نیست که می بینی ... که دیده می شود ... فقط نگاه ... کاش می شد ...کاش آنقدر قوی بودم ... تا بند بند این ریسمان را می پوسیدم ... من ... من آرام پر شور درونم ... گمشده ام ... گیج و وارفته ... گنگ و خسته ... اما نفس می زنم ... هنوز نفس دارد این سینه ... هنوز امید بسته ... به ...... ,هنوزم وقتی میخندی,هنوزم چشمای تو,هنوزم همونم یکم مبتلاتر,هنوز همونم صادق,هنوزم در پی اونم,هنوزم میشه بخشید همو,هنوزم دلم تنگ میشه برات,هنوز عادت به تنهایی ندارم,هنوز وقتی میاد بارون,هنوزم میشه بخشید منو ...ادامه مطلب