چه می‌کنی...

ساخت وبلاگ

تا حالا شده حس خوبی به خودت نداشته باشی، چون احساس می‌کنی دیگه اونی نیستی که بودی؟

یه زمان خیلی به خودت تکیه می‌کردی، خیلی رو خودت حساب باز می‌کردی، خیلی فکر می‌کردی کارت درسته و ردیفی و با حواس جمع می‌ری جلو... ولی حالا...

حالا دیگه از اون حس و حال خبری نیست. افتادی رو دور برعکسش.

شروع کردی به انتقاد سازنده و خودت شدی منتقد خودت قبل از این‌که کس دیگه‌ای بخواد حسابرسیت کنه.

اوایل خوب بود.

جواب داد.

ولی بعدش...

بعدش دیگه مثل اولش نشد. ایرادا زیادی شد. شک و دودلی افتاد پشتش. هی به جواب نرسیدی و باز گیر دادی به خودت که ایراد از خودته به جواب نمی‌رسی...

می‌دونی. نمی‌دونم تا حالا شده حس کنی بی دست و پا شدی؟

با این‌که می‌دونی نشدی!

ولی نتونی به خودت ثابتش کنی، یعنی اون حس مرموزه نذاره. 

یه کم فکر کن...


برچسب‌ها: یک لحظه ب ایست

ابرها آرزوی من اند...
ما را در سایت ابرها آرزوی من اند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoobbasho بازدید : 117 تاريخ : جمعه 23 آبان 1399 ساعت: 14:36